غُرنامه

اصولاً بدقولی در هر سن وسال، و برای هر کسب و پیشه‌ای روا نیست (نقطه سر خط !)

 فرقی نمیکنه یه آدم بیکار یا علاف بدقولی کنه یا یه کارمند یا یه معلم یا یه پزشک یا رییس جمهور یا هر کسی دیگه؛ مهم اینه که خوب نیس...چه معنی داره برای کار به این مهمی بدقولی بشه؟..

این همه باید و نباید بخاطر اینه که عصرِ دیروز طی تماسی از بیمارستان به اطلاعمون رسوندن بخاطر مشکلی که برای آقای پزشک پیش اومده انجام عمل همسر به روز یکشنبه موکول شده!

حالا یکی بیاد جلوی منفی‌بافیهای ذهن مغشوش منو بگیره! از دیشب دارم فکر میکنم که: الکی میگن مشکل... احتمالاً روز تعطیل بوده رفته تفریحی.. گردشی.. چیزی خیلی بهش خوش گذشته نخواسته برگرده، زنگ زده عملاشو کنسل کرده... بعله اصن اون دکتری که من با اون دَک و پزش دیدم انگار از دماغ فیل افتاده.. دکتری که نصف سال بلاد کفره و نصف دیگشم که اینجاس همش داره تفریح میکنه بایدم اینجور بی‌مسئولیت باشه...........!!!

اینا کل محتویات ذهن آشفتۀ یک عدد خانومی میباشد که همۀ برنامه‌ریزیش بهم خورده... از دیشب تا حالا هم داره غر میزنه که چرا بعضیا فکر میکنن بخاطر جایگاهی که دارن وقتشون بیشتر از بقیه ارزش داره؟... چرا به دیگران و برنامه‌ریزیشون احترام نمیذارن؟ چرا ؟...... اصلاًم به اون فرشته‌ای که روی شونۀ راستم هی با عصاش میزنه توی سرم که :بابا..... شاید بندۀ خدا واقعاً مشکلی براش پیش اومده... گوش نمیدم

از همممۀ اینا بدتر یک عدد همسری میباشد که پاهاشو کلهم اجمعین ژیلت زده، هی جلوت رژه میره، اونم با شلوارک!! حالا فکرشو کنید دوباره شنبه شب، این پروسه باید تکرار بشه

اَه....

ضمیمه: هیچوقت اجازه ندین محض خنده هم که شده همسرتون پاهاشو به صافی پای خودتون کنه و هی بیاد بگه پاهای من تمیزتره یا تو؟!!............. مگر اینکه عمل رباط زانوی پا داشته باشه.

 

نظرات 48 + ارسال نظر
بآنو پنج‌شنبه 8 مرداد 1394 ساعت 12:50 http://colored-days.blog.ir/

خوبم :)

خب با این روزهای شلوغی که داری، قاطی بودن کاملا طبیعی خانومی.
این روزها هم میگذره ...
چه خوب که یک مدت از نت دور بودی :)

:*

چقدر خوبه که برای حالهایی که داریم نیازی به توضیح نداریم..چه خوبه که دوستان گلی مث شما اینقدر قشنگ درک میکنن
والا خودم که دوس ندارم از نت دور باشم بانوی عزیز... منتها مجبورم عزیزم...مجبور

زهره جمعه 2 مرداد 1394 ساعت 23:03

شکره خدا که الان جفتشون بهترن

هزاران مرتبه شکر
فدای حضورت عزیزم

عزیزم نیستی کجایی؟
انشالله حال خودت و پسرات و همسرت خوب و خوش باشه.

هستم گلم
خدارو شکر....میگذره..شکر خدا بد نیستیم.شما خوبی؟

هیما جمعه 2 مرداد 1394 ساعت 09:40 http://hima63.blogsky.com

نیستی خانمی؟ ایشالله عمل همسریت به خوبی و سلامتی تموم شده باشه.

زیر سایه‌تم بانو
خدارو شکر هر جوری بود انجام شد . الان در حال استراحتن

عسل پنج‌شنبه 1 مرداد 1394 ساعت 10:51

خانومی کجایی؟
بیا از احوال گل پسر برامون بگو

والا خودمم دقیقا نمیدونم کجام عسل جون...باورت میشه؟
چشم خانومم

مهناز چهارشنبه 31 تیر 1394 ساعت 16:04 http://www.1zan-moteahel.blogsky.com

کجایی خانمی؟عمل همسرت چی شد؟خوبی؟ته تغاری خوبه؟

همین دور وبرام مهنازم
انجام شد... خداروشکر اونم خوبه و دستبوست

هیما دوشنبه 29 تیر 1394 ساعت 18:54

ایشالله عمل همسریت به سلامتی انجام شده باشه

انجام شد هیما جان

نیلوفرجون یکشنبه 28 تیر 1394 ساعت 11:53 http://talkhoshirin2020.blog.ir

نیستی خانومی؟

گل گفتی... کجام نیلوفرجون؟! مگه میشه؟مگه داریم؟؟

فاطمه* شنبه 27 تیر 1394 ساعت 22:19 http://rozhayezendegi523.persianblog.ir

سلام
تازه به خواننده هاتون اضافه شدم
واستون آرزوی سلامتی دارم وانشاالله زندگی به کام خودتون وگل پسراتون باشه و روزهایه خوشی رو پیش رو داشته باشین

سلام به روی ماهت
قدمتون روی چشم
ممنون از دعای قشنگت فاطمه نازنین

سلام خانمی مهربون,عیدت مبارک,انشالله با خبرای خوب برگردی

سلام مریم بانوی عزیز
عید شمام با تاخیر مبارک باشه

بآنو شنبه 27 تیر 1394 ساعت 13:52 http://colored-days.blog.ir/

خوبی؟ :*

بنظرم قاطیم!شما خوبی؟

اتشی برنگ اسمان جمعه 26 تیر 1394 ساعت 16:21

عزیزم کجایی؟

خانومی اینجا..خانومی اونجا.. خانومی همه جا
هستم در خدمتت عزیزم

شادی جمعه 26 تیر 1394 ساعت 05:26

سلام خانمی عزیزم
امیدوارم همه چی به خوبی و رضایت دل پیش بره...
یکم نگران شدم این چند روزه که ننوشتی
ان شالله خیره

سلام شادی گلم
خداروشکر ..
فدای دل مهربونت... آره والا دست و بالم بسته بود شادی جان وگرنه دوری از اینجا بدکوفتیه!

پپل پنج‌شنبه 25 تیر 1394 ساعت 16:18 http://ma-eshgh.blogsky.com

عمل همسرتون انجام شد؟
خوبن ایشالله؟

بله پپل جان
ایشونم خوبن الحمدلله...شما خوبین؟

آوا پنج‌شنبه 25 تیر 1394 ساعت 15:32 http://Ava-life.blogsky.com

خانمی ته تغاری حالش چطوره؟ بهتره؟

ته‌تغاری داره دوران نقاهتو طی میکنه آواجان.. هفده مرداد نوبت دکتر داره ببینیم نطر دکتر چیه
قربون معرفتت

کاراگاه جوان پنج‌شنبه 25 تیر 1394 ساعت 00:41 http:// policewoman92.blogfa.com

خانمی قلمت واقن زیباست
پست هات بسیار زیبا بودند
لذت بردم
وقت کردی بیا وبم نظر بذار

نظر لطفتونه
چشم... در اولین فرصت مزاحم میشم

زهره چهارشنبه 24 تیر 1394 ساعت 21:52

سلام خانومی
عمل همسر خوب بود؟ ته تغهاری بهتر شده؟
دلم تنگ شده برا نوشته هات
ان شاءالله زوتر حال جفتشون خوب بشه تا یکم استراحت کنی

سلام زهره جانم
عمل همسری خب یه مقدار سخت بود.داروی بیهوشی به همسری نساخت و بعدش خیلی هم خودش و هم قطعا ما که با اون حال و روز میدیدیمش اذیت شدیم... مدتی طول کشید تا به حالت عادی برگرده..الانم که در حال استراحته و نباید اون پا رو روی زمین بذاره
قربونت برم عزیزم

نیلوفرجون سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 01:44 http://talkhoshirin2020.blog.ir

ته تغاری چطوره؟بهتره؟

خداروشکر بنطر خودمون خوبه نیلوفرجون

شمیم سه‌شنبه 23 تیر 1394 ساعت 00:41 http://badbadake-sefid.blogsky.com

سلام خوندمتون و الان دوست جدیدتون هستم اگه افتخار بدینموفق و سربلند باشد خانومی

سلام برشمیم بانو
سعاتیه دوستی باشما عزیزم.. خوش اومدی

کبوتر یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 14:22 http://zsa-abd.blog.ir

سلاااام بر خانومی ماه :) چقدر دلتنگتون بودما :)
منم ... خود خود خودم :)))
خواستم آدرس جدیدو بگم که گفتم :)))))

فدات بشم خانومم
چه خوب کردی برگشتی.. روح و روانمو شاد کردی

ترمه یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 13:40 http://sarneveshtman2.blogfa.com

اره واقعا چقدرم به خودشونم مینازن که به پاهاشون صفا دادن
شاید واقعا مشکل داشته دکتره کسی چه میدونه

خداییش همسری خودشم قلبا خوشش نیومد
ترمه جان..جالب این بود که به یه مریض دیگه هم زنگ زده بودن گفته بودن مشکل خانوادگی براش پیش اومده! وقتی ذیذمش چندبار وسوسه شدم ازش بپرسم دکتر رفع مشکل شد ایشالا؟ خانواده خوبن؟

خاطره یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 13:25

سلام خانمی عزیز من تازه با وبت آشنا شدم خوشحالم که حال پسرت خوبه امیدوارم در پناه خداوند منان همیشه خودت و خانوادت سلامت باشید بچه منم بیماره برای منم دعا کنید.

سلام خاطره جان
خداوی مهربون به خودت و فرزند گلت سلامتی کامل عطا کنه عزیزم. روزی میرسه که میای و خوشحال برامون مینویسی که حالش کاملا خوب شده ایشالا

اعظم سادات یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 12:46

سلام گلم
خوشحالم عمل گل پسرت به خوبی انجام شده
ان شاالله دوران نقاهت رو هم به خوبی می گذرونه
ومیشه همون گل پسر بازیگوش با جست وخیز
منم از ادمای بد قول خیلی خیلی بدم میاد
اصلا برای برنامه وکار دیگران ارزش قایل نیستن
به حرفای خواهر شوهرتم اهمیت نده اخه الان با این اوضاع چه جوری می خواهید برید عروسی؟
تازه همسرتونم بعداز عمل باید مدتی پاهاش تو گچ باشه
فکرکنم اصرارهاشون باعث بشه همسرتون از خجالتشون
در بیاد شما نظاره گر باش
ان شاءالله همیشه خوش خبر باشی واین دوران هم زود زود تموم بشه
شاد باشی خانومی

سلام اعظم جان
فعلا که جواب این نظرو مینویسم همسر و ته‌تغاری هر دو دارن دوران نقاهتو میگذرونن و بنده هم درخمتشون هستم .
حرفای خواهرشوهرو مادرشوهر و بقیه رو گذاشتم یه گوشه دلم پیش بقیه اعظم جون...عروسی هم خودشون رفتن و اومدن..بعداز اینکه برگشتن یاد ما افتادن و اومدن عیادت!
فدای قدمت عزیزم

امیررضا یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 10:37 http://hakarim.blogfa.com

می دونی
نکته اینجاست که چند سالی هست فنگ شویی نکردم پیوندها رو

بیشترشون قدیمی هست
معدودی هم متروک
ولی چون لینک من تو وب شون هست منم به رسم وفا حذف شون نکردم

آهان که اینطور.... دیدم کلی پیوندها یا همون دوستان دارید توی دلم گفتم خوش بحالش!
بازم به وفای شما که همیشه یادشون هستین

شادی یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 05:22

سلام قهرمان
امروز یکشنبه است و طبق قرار قبلی امروز باید راهی بیمارستان شید برا عمل جناب همسر محترم.
الهی به امید تو...
ان شالله به سلامتی و خیر و خوشی. توکل به خدا ...

سلام نازنین
چه جالب که یادت مونده عزیزم... طبق قرار رفتیم و همسرو سپردیم دست آقای دکتر و تیغش
البته که اونجا هم یه آشنا پیدا کرد و نفر اول بردنش اتاق عمل... منتها همسر به داروی بیهوشی حساسیت زیاد نشون داد و خیلی حالش بد شد ولی بعد از حدود 24 ساعت که دارو از بدنش همه جوره ! دفع شد بهتر شد ... خلاصه 4 روز همراه همسری موندم...شبانه‌روز! الانم درخدمتشم توی خونه..
فدای حضورت شادی گلم

خانومی عزیز زود قضاوت نکن شاید واقعا یه مشکلی براش پیش اومده باشه به تعویق افتادن عملم حتما حکمتی داشته

درمورد ژیلت واااااای میتونم حدس بزنم چقدر بده چون خودم خیلی حساسم، درکل مرد بی مو باشه یه جوریه حس بدی داره

آدمیزاده دیگه مریم جون همینجور دلش میخواد فکرای عجیب غریب کنه
خداروشکر دوستان همگی دراین مورد درک میکنن حالمو

امیررضا شنبه 20 تیر 1394 ساعت 19:36 http://hakarim.blogfa.com

گرفتار جماعت طبیب شدن فاجعه ای عظماست

خداکنه این فجایع همگی ختم به خیر بشن حالا

نگار شنبه 20 تیر 1394 ساعت 15:48

خانومی خوشحالم که عمل ته تغاری خوب انجام شد.

خوندم چندوقت قبل پستهات رو
ولی واقعا در شرایطی نبودم که بتونم نظر بذارم.

خداروشکر خداروشکر

بابت همه چیز که واست خوب پیش رفت.

ببخشید من باید برم که برسم به مشاور

خوشحالم که میبینمت نگارجان... چقدر نگرانت بودم
بابت همه چیز خداروشکر
پس میری مشاوره.... چه خوب.موفق باشی عزیزم

پپل شنبه 20 تیر 1394 ساعت 14:16 http://ma-eshgh.blogsky.com

تقریبا همه پستهاتون رو خوندم
امیدوارم حال پسرتون خیلی زود خوب بشه و عمل همسرتون هم موفقیت آمیز باشه.
بد به دلتون راه ندید. مطمئنن تو عقب افتادن عمل خیری بوده

خسته نباشی پپل جان
قطعا حکمتی بوده جانم.
خوش اومدی خانومم

شادی شنبه 20 تیر 1394 ساعت 13:28

ای جااان
کلی خندیدیم با این پاراگراف آخرتون.
ان شالله همیشه دلتون شاد باشه و به زندگی لبخند بزنید
از روی ته تغاری ماه تون هم به جای من ببوسید لطفا

لبت همیشه خندون شادی جان
روی ماهتونو میبوسم عزیزم

آشتی شنبه 20 تیر 1394 ساعت 10:56

سلاااااااااام.
یعنی ما همه اش باید پاهاش پشمالو تحمل کنیم؟ حالا یه بارم بی مو باشه!!!!!!!!

سلاااااااااام عزیز
ترک عادت موجب مرض است آشتی جان... راه نداره

نرگس شنبه 20 تیر 1394 ساعت 09:24 http://azargan.persianblog.ir

خانومی جون ایشالا که به خیروخوشی عمل زانوی همسرت تمام بشه ولی کشته این تیکه ضمیمه ات شدم مردم از خنده

مرسی نرگس جان.... ایشالا همینطور باشه..مخصوصا بعدش که من اصلا از همون بعدش میترسم!
دلت همیشه شاد..لبت همیشه خندون مهربونم... کی بشه عروس بشی با خیال راحت سر بذارم رو بالش!(خانومی در نقاب خیلی مامان شده)

خدا رو شکر عزیزم که عمل گل پسری به خوبی انجام شد .انشالله عمل همسر هم به خوبی انجام میشه و به شما تبریک میگم بابت پرستاریهاتون.چقدر ثواب جمع کردینا

ممنونم مریم جان.
خدا به شما و همسر و بچه های گلت سلامتی و خوشبختی همیشگی بده
اصلا از این دید نگاه نکرده بودم عزیزم... اینا عزیزای منن هرکاری میکنم از عشق خودمه
فدای حضور و نظر گرمت

طرلان شنبه 20 تیر 1394 ساعت 00:46 http:// delsepordeyepashiman. mihanblog.com

خانمی راست میگی از آخر به اول سخت بود از همون روال عایدش استفاده کردم از اول به اخر خوندم.چقدر برای ته تغاریت ناراحت شدم...ایشالا زودتر خوب بشه پسرمون...ایشالا عمل آقای همسر هم به خیریت انجام شه...اما خودمونیم واقعا خدا بهت قوت بده با سه پسر بچه و این مشکلات...ایشالا همیشه سالم باشید همتون

ای جانم، بالاخره دنده رو عوض کردی؟ خسته نباشی بانو
پس الان میدونی بخاطر عمل ته تغاری چه ها کشیدیم! عمل زانوی همسری هم در راهه،ولی طرلان جان ی منبع انرژی داریم که هروقت ما بنده ها پنچر میشیم شارژمون میکنه.بی شک استقامت الانو مدیون این یار مهربانتر ازحتی کتابم!
خدای بزرگو شکر طرلان جان.
خدا به همه مادرا صبر بده،همه مجردا رو هم مادرکنه،البت بعداز تاهل
فدای حضور و حوصله ای که نشون دادی عزیزم.

موژان شنبه 20 تیر 1394 ساعت 00:17 http://zendegyema.persianblog.ir/

مرد با پاهای بدون مو تحملش سخته واقعا امان ازین دکترها ....... اشکال نداره عزیزم ایشالا ایشونم عمل راحتی رو تجربه کنن

دوباره فردا شبم باید بزنه! من و اینهمه بی موئی دیدن محاله!
امیدوارم بعدازعمل زیاد اذیت نشه موژان جان
قربون محبتت گلم

آنا جمعه 19 تیر 1394 ساعت 21:27 http://aamiin.blogsky.com

راستی حال پسر کوچولوتون چطوره؟ بهتره انشالا؟

به شکرخدا ولطف دعای دوستان بهتره آنای نازنینم.منتها تا1ماه نباید فعالیت زیاد داشته باشه تا انشالا عمل نتیجه مثبت بده

آنا جمعه 19 تیر 1394 ساعت 21:23 http://aamiin.blogsky.com

من هنوز نفهمیدم مشکل آقایون با لباس چیه ... یادش بخیر مردهای قدیمی که توی خونه حتی جوراب هم می پوشیدند. این مدلی هست که می کشیدند روی زیرشلواری!

آناجان مشکل سوراخه! اونم سوراخ ازن که باعث گرمای زمین شده و مردان مجبورند،میبینی عزیزم؟ مجبورند لباس نپوشند! وگرنه این عناصر محترم عاشق اینن که کت وشلوار بپوشند درحالیکه زیر اون شلوار ی زیرشلواری پوشیدند،زیر اونم ی مینی شلوار مامان دوز! روی کت هم ی اورکت سبز آمریکایی.
مرگ بر امریکا

اتشی برنگ آسمان جمعه 19 تیر 1394 ساعت 11:48

عزیزم خدا رو شمر ک ته تغاری بهتره
در مورد همسر هم حتمنی خیر در کار بوده اشکال نداره گرچه بدقولی منم زیر و رو میکنه و بشدت غرررررغررررو میشم
ااااییییییییی مرد و پای ژیلت زده ااااااییییییییی

هزاران بار شکر خدا ..وبه لطف دعای شما دوستای نازنین
حتمأ همینطوره عزیزم.
واقعأ اییییی. الان همسری دقیقأ به دوقسمت تقسیم شده،فوقانی قابل تحتمل، پایینی غیرقابل تحمل

آوا جمعه 19 تیر 1394 ساعت 01:45 http://ava-life.blogsky. com

ولی برعکس شما من دوس دارم همسری همیشه صاف و صوف کنه ....میدونی چقدر این موها میریزه تو خونه؟؟؟
ولی حالا حالاها درنمیاد مخصوصا که بار اولش بوده، حالا ما بزنیم فردا سبز شده...مجبوری ی مدت تحمل کنی

خوش بحالت آواجان.برای من که منظره وحشتناکیه،موهای همسر اصلأ نمیریزه
اتفاقأ خارش گرفته! و این ینی اینکه دارن درمیان..
فدای حضورت عزیزم

shirin جمعه 19 تیر 1394 ساعت 01:37 http://rozegar-khosh.blogsky.com

موقعی مه خواست موهاش در بیاد حالش رو باید پرسید . چند سال پیش پدرم بابت یک آنژیو و یک کار دیگه مجبور شده بود کل موهای بدنش رو بزنه . یعنی شبیه این مرغ هایی شده بود که پرهاشون رو میکنند . بعد دو روز هم بیچاره فقط در حال خارش خودش بود .
به دلت بد راه نده
التماس دعا
راستی ته تغاری چطوره ؟

شیرین جان دوروز گذشته و به چنان خارشی افتاده که نگو! همش داره خودشو میخاره،منم بدم میاد از این کار هی میگم نکن! توی بد جهنمی گیر کرده!
ته تغاری هم به لطف خدا ودعای دوستای ماه بهتره.
عزیزمی شیرینم

خانم توت فرنگی پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 19:10 http://pasazvesal.blogsky.com

مردم از خنده خانومی
اگه عمل نداشت و ژیلت زده بود باید می زدی کوتلتش می کردی
خوشبختانه عذرش موجهه

همیشه شاد باشی نازنینم
به دویست قسمت مساوی تقسیمش میکردم اونوخ

طرلان پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 18:31

سلام خانمی جان...چطوری؟همسر و فرزندان عزیز خوبن؟تازه اومدم وبت و دارم میخونمت،خوشگل می‌نویسی...فعلا دارم میخونمت از آخر به اول حتما تو کنسل شدن عمل همسر جان حکمتی بوده... وای توصیف پای شش تیغ شوهرت کلی خنده دار بود،آخه شوهر منم یه بار موهای سین. رو زد یواشکی مثلا پر پشت شه نشون به اون نشون تا دو هفته نزاشتم مستم بیاد...اییییی چندش میشن اخه

سلام طرلان عزیز.شکرخدا خوبن،شما خوبی گلم؟
قدمت روی چشم،خوش اومدی.از آخر به اول مث ماشینی که دنده عقب میره مناظر قبلو میبینه! بهرحال از بودنت خوشحالم طرلانم
جوری تنبیهش کردی که عمرأ دیگه دست به تیغ بشه ها! همسر بنده هم که مشغول درمان میشه،ایشالا تا سالم از جا بلند بشه موهاش دراومده باشه.

نیاز پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 14:39 http://mydearboy.mihanblog.com

چییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
ژیلت و مردان
خیللللللللللللللللللللللللللللی بده
دیگه تکرار نشه ها
مرد باس تنش مو داشته باشه مخصوصا رو سینه اش
حالا اگه یه وقت هوس کرد پای سمباده کشیده شو به در و همسایه و فک و فامیل نشون بده چی خوااااااااهر
میگم حیف شد با این پا عروسی داداشش نرفتا
بنده خدا خوشحال میشد

روم سیا،روم به دیفال آره خواهر،ژیلت
نه حواسم بهش هست تکرارنشه
خداروشکر نمیخواد سینشو عمل کنه وگرنه چه جیگری میشد!
آخ آح اتفاقا اگه میرفت عروسی و یه نفر از اون قوم وتبار چشمشون به پاهای صیقلی همسر میفتاد حیثیت و آبروشو میبردن، تا عمر داشتیم شرمنده فک و فامیل بودیم!

نیلوفرجون پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 13:50 http://talkhoshirin2020.blog.ir

یه وخت خوشش بیاد و همیشه با ژیلت بزنه چی؟ الان مد شده ها،ازماها هم تمیزترن

ینی با ژیلت 3تیغه قیمه قیمش میکنم نیلوفرجون!
چه معنی داره؟مرد باس مودار باشه اساسی

زهره پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 12:23 http://a3moone7om.blogsky.com

سلام خانمی
بهت حق میدم چون برنامه ریزی داشتی و الان بهم خورده ناراحت باشی ولی غر زدن که کارو درست نمیکنه شاید خدا خاسته یکم خستگی در بیاری بعد دوباره بری زیره بار زحمت
خوشحال باش
ولی در مورد جناب همسر و پای صیقل یافتش چیزی نمیتونم بگم که خاطرتو آروم کنه
برات اوقات خوشی رو آرزومندم

سلام عزیزم
مامانمم حرف شمارو زد گلم.اینجوری خیالم بابت ته تغاری راحتتره.
یکی بیاد خیالمو بابت پای صاف و صوف همسری راحت کنه
فدای محبتت

مهناز پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 12:01 http://1zan-moteahel.blogsky.com

باهات شدیدأ موافقم!!!یعنی هیچ چیزی تو دنیا اندازه بدقولی آدمها منو عصبانی نمیکنه.خودمم همیشه اینقدر میخوام بدقول نشم که همیشه سر قرارام زودتر میرسم!
آخر پستت خیلی باحال بود!!! اصلأ مرد باید پشمالو باشه!چه معنی داره صاف و صوف کنه!!!مگه اینکه به قول شما عمل پا داشته باشه!

خوشم میاد مث خودمی مهنازم
ینی تا کی طول میکشه مث قبل بشه خدایا؟
عزیزمی

آنا پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 11:54 http://aamiin.blogsky.com/

پاهاش را ژیلت زده؟ کاملا بهت حق می دم خانومی. خیلی وضعیت ناگواریه. فکر کن چند روز هم بخوای تحمل کنی. نمی شه حالا راضیش کنی شلوار بپوشه که نبینی؟

بخوام دقیق بگم اول با ماشین زد که کوتاه بشن بعدم با همکاری همسرش ژیلت زد! خب بنده خدا بار اولش بود پاشو ژیلت میزد،ناشی بود.
عمرأ اگه شلوار آستین بلند بپوشه آناجان! بالاتنه که هیچی،باید خداروشکرکنم همینم میپوشه.

Zahra پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 10:42 http://narsis16n86.blogfa.com

سلام خانومی
فک کنم بار اوله واست نظر می ذارم، چه خوب که تند تند پست جدید مینویسی، من که میگم حتما در تاخیر افتادن عمل همسر خیرتی بوده، حالا عذر و بهانه دکتر هرچی می خواد باشه، امشب و با آرامش دعا کن و این چند روزم دوباره فرصتی میشه برای بهتر و بهتر شدن پسرت. راستی منم تازه وب زدم، خوشحال می شم سری بزنید، مرسی

سلام زهرای عزیز
البته معمولأ تندتند پست نمیذارم،ولی بعضی وقتا شرایط جوره منم که فرصت طلب!
وبتو تبریک میگم عزیزم.اومدم سراغت و خوندمت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد